اسیران خاک
 
 
مطالب این وبلاگ کاملا از منابع مختلف است و حقیر هیچ از خود ننوشته ام  
 

خلاصه کتاب معاد از نظر جسم و جان

خلاصه کتاب  معاد از نظر جسم و روح نوشته استاد فلسفی  است که  به همّت پژوهشکده باقرالعلوم قم و به دست توانای دکتر سوزنچی تلخیص و به سال 1386 برای اولین نوبت چاپ و منتشر شد. این کتاب دارای پیشگفتار و 30 فصل می باشد که پیشگفتار کتاب حاوی 6 نکته در باب شیوۀ تلخیص و تبویب کتاب می باشد.

1. معاد و مکتب انبیا
- تأثیر جهان بینی در تلقی انسان از جهان؛
- برخی از تفاوتهای جهان بینی مادی و جهان بینی اسلام:
درباره خدا: مادیون معتقدند که جهان و انسان پدیده هایی صددرصد مادی هستند و چیزی جز علل طبیعی و تصادف های مادی در شکل گیری و ایجاد آنها دخلت نداشته است. اما پیروان مکتب اسلام عقیده دارند که هستی منحصر به موجودات مادی نیست، بلکه بخشی از هستی ورای پدیده های مادی است و همچنین هستی تمام موجودات مادی از خداوندی است که مادی نیست و همه چیز را حکیمانه آفریده است.
- درباره جهان؛ - درباره حقیقت انسان؛ - درباره غایت انسان؛ - درباره مرگ.
- دو رکن اصلی مکتب انبیا؛
- ثمره ایمان به معاد؛
- مشاهده حقایق پس از مرگ در دنیا؛
- شواهدی بر وجود معاد:
1. گرایش به جاودانگی؛
2. عدالت خداوند.
- انواع مخالفت با معاد،
- غفلت از معاد و به هم خوردن توازن ماده و معنا:
در دنیای مادی و اقتصادزده امروز، بیشتر مردم خوشبختی را در رفاه مادی پنداشته و مهم ترین معیار برتری را، افزایش امکانات اقتصادی قلمداد می کنند. بر اثر این اشتباه ، توازن ماده و معنا به هم خورد و تکامل ابزار، جای تکامل انسان را گرفته و انسان طوری از خود بیگانه شده که انسان بودن و ارزش های خویش را فراموش کرده است. بسیاری از مردم بر اثر بی ایمانی به عالم آخرت، از انسانیت خود غافل شده اند، همچون حیوانات زندگی می کنند و عمرشان در خور و خواب و خشم و شهوت سپری می شود و سرانجام هم مانند حیوانات می میرند، رفتار این انسانها برای اولیای دین شگفت آور است. حضرت علی علیه السلام می فرماید:
«عجب دارم از کسی که دنبال گم شده خویش است، اما خویشتن را گم کرده و دنبالش نمی گردد.»

2.ایمان به معاد و احساس مسؤولیت
- معاد پاسخ به تمایل بی نهایت طلبی انسان:
انسان طبق ساختمان طبیعی و کشش فطری خود در اندیشه بی نهایت است و در باطن، طالب علم مطلق، قدرت مطلق، حق مطلق، عدل مطلق و خیر مطلق و حیات جاویدان است. اندیشمندان با بررسی این گرایشهای فطری، به این نتیجه رسیده اند که در انسان قابلیت کمال مطلق و حیات جاویدان وجود دارد و وجود این قابلیت، دلالت دارد که آدمی علاوه بر جنبه محدود مادی، دارای روح مجرد است که شایستگی تکامل بی نهایت دارد.
- ثمرات ایمان به آخرت در زندگی دنیوی:
1. رهایی از پوچ گرایی؛
2. تعدیل غرایز و تامین ضمانت اجرایی قوانین؛
3. تقویت مکارم اخلاقی:
نیل به حیات معنوی ایجاب می کند که آدمی در کنار فعالیت های مادی، به مجاهدات روحانی نیز بپردازد. به کار بستن مکارم اخلاق و دست یافتن به کرامت نفس، مستلزم آن است که در بسیاری از مواقع با تمایلات غریزی خود مخالفت کنیم. در مکتب پیامبران الهی، جلب رضای خدا، ایمان به آخرت و و یقین به پاداش های اخروی، نیرومندترین پشتیبان سجایای انسانی است. غریزه حفظ حیات از غرایز بسیار نیرومند است به طوری که افراد عادی حاضرند اموال و مقام و همه چیزشان را بدهند تا زنده بمانند؛ اما همین افراد وقتی به اسلام ایمان می آورند، مرگ در راه خدا را با آغوش باز استقبال می کنند و آرزو می کنند در میدان جهاد به شهادت برسند؛ زیرا درک کرده اند که آدمی با مرگ پایان نمی پذیرد، بلکه به عالم دیگری منتقل می شود، پس چه بهتر که این انتقال به وسیله شهادت تحقق یابد و از پاداش شهیدان بهره مند شود. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا به یاران خود فرمود: «ای اولاد بزرگواران، شکیبا باشید، چرا که مرگ برای شما مانند پلی است که از محیط رنج و زحمت عبورتان می دهد و به بهشت وسیع و نعمت های جاودان می رساند. کدام یک از شما ناراضی است که از زندان به قصر منتقل شود؟»


3.پیرامون فرشتگان
- سختی انتقال به عالم دیگر:
در ادوار حیات بشر، سه روز است که از نظر دینی بسیار مهم تلقی شده و بزرگترین تحول در آنها به وقوع می پیوندد: یکی روز ولادت، دیگری روز مرگ و سوم روز قیامت. در این سه روز انسان از عالمی به عالم دیگر انتقال می یابد و تمام شرایط زندگی و قوانین حیاتی او دگرگون می شود. با ولادت، از رحم مادر به دنیا وارد می شود، با مرگ از دنیا به عالم برزخ پا می گذارد و در قیامت از برزخ به عالم آخرت وارد می شود. امام رضا (ع) فرمود:
« وحشت ناک ترین مواقع برای مردم، سه مورد است. روز ولادت که از شکم مادر خارج می شوند و دنیا را می بینند؛ روزی که می میرند و عالم بعد از مرگ و اهل آن را مشاهده می کنند؛ و روز حشر که دوباره زنده می شود و احکامی را که مشاهده نکرده بود، می بیند و حضرت عیسی در این سه روز بر خود سلام داده (و برای خود طلب سلامت کرده) است.»

- پرهیز از غفلت از مرگ؛
- فرشتگان اولین مشهود انسان هنگام مرگ؛
- هستی و اوصاف فرشتگان؛
- قبض روح، از وظایف فرشتگان:
مرگ و حیات در نظام آفرینش دو پدیده مهم تکوینی هستند. مالک واقعی هر دو خداوند است. یکی از کارهایی که فرشتگان در انجام آن دخالت دارند، قبض روح انسانهاست. البته فرشته مرگ و اعوانش در کار قبض روح استقلال ندارند، بلکه واسط هایی هستند که مأموریت خداوند را انجام می دهند.
برای همین، خداوند در قرآن کریم گاهی قبض روح را به خود نسبت داده و فرموده است:

«اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا»
(خداوند است که موقع فرا رسیدن مرگ، ارواح انسانها را دریافت می کند.)

گاهی آن را عمل ملک الموت می داند:

«قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ»
(بگو فرشته مرگ که برای [قبض روح] شما گماشته شده، جان شما را می گیرد)

و در مواردی قبض روح را به جمعی از فرشتگان نسبت می دهد:

«حَتَّی إِذَا جَاء أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ یُفَرِّطُونَ»
(موقعی که مرگ یکی از شما فرا می رسد، فرشتگانی که رسولان ما هستند جان او را می گیرند و در انجام این مأموریت کوتاهی نمی کنند.)

یکی از شهودات شخص محتضر در اولین مراحل انتقال، مشاهده فرشتگانی است که از طرف خداوند مأمور قبض روحند. به موجب روایات، این ساعت از شدیدترین ساعات برای آدمی است. امام سجاد علیه السلام فرمود:
«سخت ترین ساعات برای انسان سه ساعت است. ساعتی که ملک الملک را می بیند، ساعتی که از قبر برمی خیزد و ساعتی که در پیشگاه الهی قرار می گیرد سپس یا بسوی بهشت می رود یا بسوی جهنم.»

قبول توبه گناهکاران از جمله الطاف الهی است که تا پیش از لحظه دیدن فرشتگان قبض روح ممکن است؛ اما همین که شخص، فرشته مرگ را ببیند، و توبه نکرده باشد، دیگر توبه اش پذیرفته نخواهد شد.

4. روح خدا و حیات جاویدان
- دیدگاه ها درباره پس از مرگ:
درباره اینکه ما بعد از مردن چه وضعیتی پیدا می کنیم، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد:
1. فلاسفه مادی؛
2. فلاسفه الهی: فلاسفه الهی هستی را منحصر به ماده نمی دانند؛ بلکه به آفریدگار جهان که خالق ماده و ماورای ماده است ایمان دارند. اینها بر دو گروهند. گروه اول روحیون هستند که به اتکای ادله علمی و فلسفی عقیده دارند که انسان دارای روحی است جاودان و هنگام مرگ، روح به عالم دیگری انتقال می یابد و به حیات خود ادامه می دهد. گروه دوم به بقای روح بعد از مرگ بدن عقیده ندارند، نه از آن جهت که نافی عالم ماورای ماده اند، بلکه از این جهت که ادله روحیون را کافی نمی دانند.
3. پیامبران الهی.
- روح ویژگی خاص انسان؛
- رؤیای صادقه، دلیلی بر بقای روح پس از مرگ:
«یکی از اموری که می تواند دلیل بقای روح و حیات آن پس از مرگ باشد، بعضی از رؤیاهای صادقه است. فروید و روان کاوان بر این باورند که رؤیا پلی است که می توان با استفاده از آن به اعماق وجود صاحب رؤیا نفوذ کرد و از اسرار باطنی او خبردار شد. آنها رؤیا را نمود تمایلات واپس زده ای می دانند که در ضمیر باطن انباشته شده و در عالم خواب فرصتی برای بروز خود یافته است. اما حقیقت این است که این تنها یکی از اقسام رؤیاست. پیامبر اکرم (ص) فرموده است:
«اول، رؤیایی که بشارتی از جانب خداست، دوم افکاری شیطانی که مایه اندوه است و سوم مطالبی که انسان در بیداری به فکر آنهاست و با خود گفتگو می کند و در عالم خواب مشاهده می نماید.»

قسم دوم را اصطلاحاً «اضغاث احلام» یا خوابهای پریشان می گویند و قسم سوم همان مطلب مورد نظر فروید است. اما قسم اول، رؤیای صادقه است که محل بحث ماست. مکرر اتفاق افتاده که انسان در حال خواب با روح شخص مرده ای مرتبط می شود و آن روح از یک حقیقت کجهولی خبر می دهد. چندی قبل شخصی از شخص دیگری مبلغی قرض کرد و به او رسید داد. هنگام بازپرداخت، طلبکار رسید بدهکار را پیدا نکرد که برگرداند، به جای آن رسید دیگری داد که پول را دریافت کرده است. بعد از مدتی بدهکار از دنیا رفت و طلبکار رسید اول را پیدا کرد و سراغ خانم متوفی رفت و مبلغ رسید را مطالبه کرد. او گفت شوهرم وقتی زنده بود قرض خود را پرداخت و رسید دریافت کرد. طلبکار رسید خود را خواست، اما همسر متوفی آن رسید را پیدا نکرد و کار به دادگاه کشید و کم مانده بود علیه متوفی حکم صادر شود که آن خانم، شوهر خود را در خواب دید و شوهرش به او گفت رسید را نزد فلان وکیل دادگستری گذاشته ام و او آن را لای کتاب دعای خود گذاشته است. وقتی زن بیدار شد به آن وکیل مراجعه کرد و رسید را به محکمه برد و پرونده ختم شد. چنین خواب هایی تنها بر اساس بقای روح قابل تفسیر است و نشان می دهد که انسان بعد از مرگ نابود نشده و روح او به حیات خود ادامه می دهد.

5. مرگ و آغاز زندگی
- مرگ، عدم نیست:
مرگ از جمله آیات حکیمانه خداوند در نظام خلقت است و حقیقت آن، مانند حقیقت حیات، مجهول است. یکی از مسائلی که همواره محل بحث دانشمندان بوده این است که آیا مرگ یک واقعیت موجود و آفریده اصیل است یا آن که یک امر عدمی است و همان نبودن حیات است. عده ای از فلاسفه الهی، مرگ را مانند جهل امری شر و عدمی دانسته اند. در حالی که اولاً مرگ یکی از سنت های حکیمانه عالم است که اگر نبود با توجه به محدود بودن ذخایر عالم طبیعت، ادامه حیات برای بشر بسیار دشوار می شد و لذا شر نیست و ثانیاً مانند جهل، امر عدمی نیست چرا که آثار متعددی دارد. لذا بهتر است بگوییم مرگ و زندگی مثل خواب و بیداری است که همان طور که خواب دارای یک سلسله آثار وجودی منفی، مانند فکر نکردن، ندیدن و نشنیدن و...؛ مرگ هم آثار وجودی دارد و در قرآن همانند حیات، مخلوق خداوند دانسته شده است و میراندن را یک فعل واقعی دانسته که خود و ملائکه اش انجام می دهند :
«الَّذِی خَلَقَ الْمَوتَ وَالحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أیُّکُمْ أحْسَنُ عَمَلاً»
(خداوند کسی است که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان عملش بهتر است.)
امام باقر (ع) فرمودند:
«حیات و مرگ، دو مخلوق از مخلوقات خداوندند، موقعی که مرگ فرا می رسد و در آدمی وارد می شود، در هیچ چیزی وارد نمی شود مگر اینکه حیات از آن خارج می شود.»

- شداید مرگ؛
- مرگ انتقال است نه پایان؛
- دلیل تنفر و ترس از مرگ؛
- راه غلبه بر ترس از مرگ:
برای آنکه افراد با ایمان در موقع مرگ، کمتر دچار ترس و تشویش باشند، باید بکوشند در ساعات آخر زندگی هر چه بیشتر متوجه عفو و رحمت الهی باشند و روح خویش را با حسن ظن به خداوند، تسلیم فرشته مرگ کنند. [و برای اینکه در آن ساعات آخر بتوانند چنین حسن ظنی داشته باشند باید در کل زندگی خود این حسن ظن داشته باشید که خداوند عزوجل می فرماید: من طبق گمانی که بنده مؤمنم به من دارد با او رفتار می کنم؛ اگر گمانش خوب بود، خوب؛ و اگر بد بود، بد.» رسول اکرم (ص) دعوت خود را با کلمه توحید آغاز کرد و آن را مایه رستگاری مردم خواند. اگر محتضر با داشتن حسن ظن به خداوند، آخرین سخنش کلمه توحید باشد، از اهل بهشت خواهد بود؛ زیرا رسول اکرم (ص) فرمود:
«به کسانی که در معرض مرگند «لا اله الا الله» را تلقین کنید، که هر کس آخرین سخنش «لا اله الا الله» باشد وارد بهشت می شود»

6. محاسبه نفس و احیای انسانیت
- تمثیل زندگی دنیا به معامله در بازار:
یکی از بهترین وسایل تفهیم و تعلیم، استفاده از تشبیه و استعاره است و از این راه می توان شنوندگان را در هر سطحی که باشند متوجه مقصود نمود. در آیات و روایات تشبیهات زیادی در زمینه های مختلف آمده که یکی از آنها تشبیه دنیا به بازار داد و ستد است. امام هادی (ع) فرمود: «دنیا بازاری است که گروهی در آن منتفع می شوند و گروهی ضرر می بینند.» مردم معامله گران این بازارند و متاع مورد معامله، مجموعه عقاید و اخلاق و اعمال نیک و بدی که برای دنیا و آخرت خود ذخیره می کنند. قرآن شریف درباره معامله گران با ایمان می فرماید:
« إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ »
(کسانی که کتاب خدا را تلاوت کردند، نماز را برپا داشتند و از زرقی که به آنها دادیم آشکارا و نهان انفاق نمودند، امیدوار به تجارتی هستند که هرگز زیان و زوال نخواهد داشت)

و در مورد معامله گران منافق و بی ایمان می فرماید:

« أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَی فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ»
(اینان کسانی اند که گمراهی را به [بهای] هدایت خریدند در نتیجه داد و ستدشان سودی به بار نیاورد و هدایت یافته نبودند.)
- ضرورت محاسبه نفس؛
- ضرورت احیای انسانیت؛
- تفاوت آبادسازی زمین و انسان سازی:
اینکه انسان توان آباد ساختن زمین را دارد، ناشی از همین است که خداوند او را در چارچوب غرایز محدود نساخته است؛ پس بر انسان است که اسیر غرایز خویش نشود و عقل و وجدان اخلاقی خود را که زیربنای تعالی معنوی او هستند، بر هوای نفس و شهوات خود، که سمبل حیوانیتند، حاکم سازد. خداوند طبق آیه فوق آباد ساختن زمین را بر عهده بشر گذاشته، اما در مورد انسان سازی از آنها خواسته که دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنند:

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ»
(ای کسانی که ایمان آورده اید، دعوت خدا و رسول را اجابت نمایید وقتی شما را می خوانند به چیزی که زنده تان می کند.)

بین احیای کره زمین و احیای انسانیت تفاوتی عمیق هست. آباد ساختن بشر در صلاحیت انسان است و انسان با بررسی و تحقیق می تواند آثار و خواص عالم طبیعت را دریابد و از آنها بهره برداری کند، اما مسأله انسان سازی و احیای انسانیت چیزی است که انسان به تنهایی و با کمک عقل و تجربه نمی تواند این کار را انجام دهد زیرا شرط اساسی آن شناختن تمامی ابعاد وجودی انسان است. برای همین بای خودسازی باید تعالیم خداوند را که آفریدگار انسان است و به وسیله پیامبرش اعلام می گردد، به درستی فرا گیریم و عملاً به کار ببندیم.

7. اسلام و تعدیل احترام اموات
- برخورد ملل مختلف با جسد مردگان:
به خاک سپردن اجساد مردگان از سنن بسیار کهن در تاریخ بشر است. از قرآن شریف برمی آید که در آغاز زندگی بشر، یکی از فرزندان آدم برادر خود را کشت و چون این اولین جسد اولاد آدم بود و نمی دانست با آن چه کند، خداوند کلاغی را برانگیخت و آن کلاغ پیش چشم او زمین را با منقار و چنگال خود کند تا به او یاد دهد چگونه قبر حفر نماید و جسد برادر خویش را در آن پنهان سازد.
- مواجهه اسلام با مردگان:
الف- احترام به جسد میت:
1. تسریع در تجهیز و دفن؛
2. غسل و کفن؛
3و 4. نماز میت و تشییع جنازه.
ب- امور مربوط به زندگی پس از مرگ:
1. وجود عالم قبر؛
2. فشار قبر؛
3. سؤال قبر:
4. حقیقت عالم قبر:
روح در عالم قبر که همان عالم برزخ است، به یک بدن مثالی تعلق می گیرد که غیر از بدن دنیوی است هز چند شبیه آن است. مرحوم فیض کاشانی نیز چنین توضیح می دهد که «اهل هر نشأه و عالمی، موجودات عالم خود را مشاهده می کنند، اما درباره عالم دیگر فقط می توانند حکایت کنند. پس مشهود هر نشأه ای، غیب عالم دیگر است و پیامبر اکرم (ص) فرمود:
« مردم خوابند، وقتی بمیرند بیدار می شوند. پس مثال صورتهای دنیایی به آخرت مثل صورتهای رؤیایی است نسبت به بیداری»
و از اینجا معلوم می شود که لازم نیست که ما با چشم و گوش ظاهری اموری را که در قبر می گذارد، ببینیم و بشنویم، زیرا آنجا عالم و نشأه دیگری است و اگر در دنیا برخی از اولیای الهی امور آن عالم را می بینند ناشی از مقام خاصی است که بدان دست یافته اند. مانند پیامبر اکرم (ص) که جبرئیل را می دید در حالی که حاضران در مجلس او، نمی دیدند.»

8. عالم برزخ و بطلان تناسخ
- وجود برزخ:
در لغت عرب، حد فاصل دو چیز را برزخ گویند و چون جهان بعد از مرگ، حد فاصل بین زندگی دنیا و حیات اخروی است، در قرآن و روایات، آن عالم به نام برزخ خوانده شده است. درباره پاداش مؤمنان و کیفر گناهکاران در عالم برزخ آیات و روایات بسیاری وارد شده است. مثلاً قرآن کریم درباره شهیدان می فرماید:
«وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ»
(گمان نبرید آنانکه در راه خدا کشته شده اند مردگانند، بلکه نزد پروردگارشان زنده اند و از رزق حضرت باری تعالی استفاده می کنند. خوشحال و شادمانند به آنچه خداوند از فضل خود به آنان اعطا فرموده است و به کسانی که در دنیا از پی آنها می روند (در مسیر جهاد قدم بر می دارند) ولی هنوز به آنان نپیوسته اند بشارت می دهند که هیچ گونه ترس و اندوهی نخواهند داشت.)

قرآن کریم در مورد فرعونیان نیز می فرماید:

«وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ. اَلنّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوّاً وَ عَشِیّاً وَ یَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ اَدْخِلُوا آلَ فِرعَوْنَ اَشَّدَ الْعَذابِ.»
(آل فرعون را عذاب بد احاطه نموده است. صبح و شب بر آتش عرضه می شوند و روز قیامت به فرشتگان فرمان می رسد که آنان را در شدیدترین عذاب وارد سازید.)

امام صادق علیه السلام فرموده است:

«این عذاب صبح و شب که در آیه آمده، ناظر به عذاب پیش از قیامت است، زیرا در قیامت، صبح و شبی نیست.» سپس فرمود: «اگر آل فرعون در قیامت، صبح و شب معذب باشند پس بین این دو وقت، خوشبخت خواهند بود. چنین نیست و این عذاب صبح و شب در دوزخ پیش از روز قیامت است. آیا گفته خداوند را در همین آیه نشنیده ای که فرموده است: روز قیامت فرمان می رسد آل فرعون را در شدیدترین عذاب وارد نمایند.»

- نظریه تناسخ؛
- نقد نظریه تناسخ:
- ارتباط عالم برزخ با دنیا:
گرچه در هر دو عالم برزخ و عالم آخرت، انسان به پاداش و کیفر می رسد ولی این دو عالم در کنار این تشابه، تفاوتهایی هم با هم دارند. از جمله اینکه با وجود عالم برزخ، عالم دنیا باقی است ولی وقتی قیامت فرا رسد، نظام دنیا برچیده می شود. بر اثر همین تفاوت، برزخیان می توانند با دار دنیا رابطه داشته باشند و بر اثر عوامل و شرایطی، وضع آنها در عالم برزخ بهتر یا بدتر شود.
وقتی انسان بمیرد ثمرات برخی از اعمال قطع نمی شود و ثواب یا عذاب متناسب با آن همچنان ادامه پیدا می کند. مثلاً اگر کسی سنت خوب یا سنت بدی را در جامعه شایع کند، بر طبق احادیث متعددی تا روز قیامت هر کس به آن عمل کند، نصیبی هم به مؤسس آن سنت می رسد، بدون اینکه از ثواب یا جزای عاملان آن سنت کاسته شود.
علاوه بر این، صدقات جاریه نیز تا وقتی که جریان دارد، پاداشش به صاحب عمل می رسد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمود:

«هفت چیز است که اگر کسی انجام دهد بعد از وفاتش نیز ثوابش به او می رسد؛ کسی که درخت مثمری را بکارد یا چاهی حفر کند یا قناتی جاری سازد یا مسجدی بنا نهد، یا قرآنی بنویسد یا علمی از خود به جای گذارد یا فرزند صالحی تربیت کند که بعد از مرگش برای او استغفار کند»

در طرف مقابل، بزرگترین عاملی که افراد را در عالم گرفتار و معذب می سازد. حق الناس است و تا زمانی که ذمه متوفی از مال و عرض این و آن بری نشود، از عذاب رهایی نمی یابد. برخی از افراد با اینکه تمکن مالی دارند ولی خودشان اقدام نمی کنند و فقط در وصیت نامه می نویسند بعد از مرگشان عمل شود؛ اما آیا بازماندگان حتما به وصیت عمل می کنند؟ حضرت علی علیه السلام می فرماید:

«ای فرزند آدم، در اموال خودت وصی نفس خویش باش و آنچه را که دوست داری دیگران بعد از تو در مالت انجام دهند در ایام زندگیت انجام بده.»

9. غیب مطلق و غیب نسبی
- ضرورت ایمان به غیب:
پایه و اساس دین آسمانی بر ایمان باطنی استوار است. پیامبران مردم را دعوت نموده اند که به پروردگار عالم، فرشتگان وحی، قیامت و زنده شدن مردگان ایمان آورند. می دانیم تمام این واقعیتها از امور غیبی و حقایق نامحسوسند. اما باید توجه کرد که غیب بر دو قسم است: غیب مطلق و غیب نسبی.
الف- غیب مطلق؛
ب- غیب نسبی؛
- امکان آگاهی از غیب؛
- سوء استفاده از علاقه مندی به علم به غیب؛
- ارتباط با ارواح:
یکی از غیب های نسبی، عالم برزخ و حضور روح مردگان در آنجا است. از نظر دینی ارتباط با ارواح کسانی که از دنیا رفته اند محال نیست و در مواردی رخ داده است. مثلاً «حبه عرنی» نقل می کند که روزی با امیرالمؤمنین علیه السلام به خارج از کوفه رفتیم. ایشان در قبرستان وادی سلام توقف کرد گویی که با عده ای صحبت می کند. مدتی منتظر ماندم به طوری که خسته شدم و ردایم را پهن کردم و از ایشان خواستم که بنشینند. فرمود: ای حبه، این توقف من چیزی جز گفتگو و انس با مؤمنین نیست. عرض کردم: آیا با همدیگر چنین هستند؟ فرمود: بله، اگر پرده برداشته شود می بینی که حلقه حلقه گرد هم آمده اند با هم سخن می گویند. پرسیدم: اینان اجسادند یا ارواح؟ فرمود: ارواحند. هیچ مؤمنی در هر جای عالم نمی میرد مگر آنکه به روحش گفته می شود به وادی السلام ملحق شود که این وادی قطعه ای از قطعات بهشت است.»
ولی این بدان معنی نیست که هر کس بخواهد بتواند هر روحی را که مایل باشد احضار و با او گفتگو کند و کسانی که مسأله ارتباط با ارواح را این قدر مبتذل ساخته اند که هر وقت هر روحی را بخواهند احضار می کنند، مانند کسانی هستند که می خواهند با فال نخود و قهوه به غیب عالم آگاه شوند و مردم را متوجه سرنوشت خود بکنند! حقیقت این است که با این کارها نه می توان با عالم برزخ و ارواح مرتبط شد و نه مقدرات آینده را شناخت.
البته یکی از طرق درست ارتباط با ارواح مردگان، رؤیاهای صادقه است که انسان با روح متوفی ارتباط برقرار می کند و این رؤیاها، هم شاهد مهمی بر عدم محدودیت عالم به جهان مادی هستند و هم شاهد خوبی بر وجود زندگی پس از مرگ در عالم دیگر؛ چرا که بسیار رخ داده در این رؤیاها مطالبی گفته شده که همه از آن بی خبر بوده و با اطلاع آن ارواح به آن مطلب آگاه شده اند.

10. قیامت و پایان دنیا
- پایان دنیا:
پیش از آنکه قیامت کبری قیام نماید و همگان برای حسابرسی و پاداش و کیفر دوباره زنده شوند، آسمان ها به هم می پیچد، تمام موجودات ارضی و سماوی می میرند و نظام دنیا پایان می پذیرد. مسأله انقراض نظام دنیا پیش از فرا رسیدن روز جزا یک تحول اساسی و بنیادی است که نمی توان آن را با تغییرات یک جرم کوچک کیهانی مثل کره زمین مقایسه کرد. در اثر آن واقعه، نظامی که هم اکنون بر عالم حاکم است بر هم می خورد و اوضاع و احوالی پیش می آید که برای مردم امروز غیر قابل تصور است.
- خدا تنها ازلی و ابدی بالذات؛
- شواهدی بر انقراض عالم طبیعت؛
قرآن کریم می فرماید:

«أذَا الشَّّمسُ کُوِّرَتْ»
(وقتی آفتاب تیره گردد و به هم پیچیده شود)
تکویر به معنای کم شدن نور و رو به تیرگی رفتن و نیز به هم پیچیده شدن است. این مطلبی است که امروزه دانشمندان درباره سرنوشت خورشید نیز فهمیده اند. به عقیده کیهان شناسان، منبع انرژی خورشید، هیدروژنی است که در سطح خورشید قرار دارد و با تبدیل آن به اتم هلیوم این انرژی تولید می شود و این عمل آنقدر ادامه می یابد تا هیدروژن خورشید تمام شود و هر نسبتی که تراکم هلیوم بیشتر شود، اولاً بر تیرگی خورشید افزوده می شود و ثانیاً چون نور و انرژی خورشید در فضا پخش می شود ولی هلیوم دائماً به داخل جرم آفتاب منتقل می شود، خورشید دائماً در حال به هم پیچیده شدن است و مواد سطح آن به درون می رود. قبلاً چنین گمان می شد که با تمام شدن هیدروژن خورشید سرد می شود ولی امروزه چنین اظهار نظر می شود که پس از مصرف هیدروژن و بخاطر هلیوم موجود، گرمی خورشید بسیار بسیار بیشتر می شود و به علت شدت سوزانندگی، موجود زنده ای باقی نمی ماند.

11. پایان عمر دنیا
- اجل و انواع آن:
قرآن کریم درباره محدودیت عمر آسمان ها و زمین و موجودات ارضی و سماوی با تعابیر مختلفی سخن گفته است که یکی از این تعابیر «اجل» است مثلاً می فرماید:

«ما خَلَقَ اللهُ السَماواتِ وایرضَ وَما بَینَهُما اِلّا بِالْحَِّ وَاَجَلٍ مُسَمّی.»
(خداوند آسمان ها و زمین و آ»چه در بین آنهاست نیافریده مگر بر پایه حق و دارای عمری معین.)

یا در مورد انسان می فرماید:

«هُوَ الذی خَلَقَکُمْ مِن طینٍ ثُمَّ قَضی اَجَلاً واَجَلٌ مُسمیًّ عِنده»
(او کسی است که شما را از گل آفریده و برای هر یک عمری مقرر داشت و موعد اجل قطعی نزد خداوند است.)

نکته شایان دقت آنکه قرآن کریم درباره تمام موجودات تنها به «اجل مسمی» اشاره کرده، اما در مورد انسان دو تعبیر «اجل» و «اجل مسمی» را به کار برده اشت.

- اجل و اجل مسمی؛
- عامل انقراض نظام دنیا:
خداوند توانا برای انجام کار خود نیازی به هیچ چیز ندارد و با مشیت خود می تواند هر چیزی را که بخواهد ایجاد یا فانی سازد:

«اِنَّما آَمَرُهُ اِذا اَرادَ شَیئاً اَن یَقول له کُن فَیَکونُ.»
(امر الهی چنین است که وقتی چیزی را اراده فرماید، به آن می گوید «باش» پس موجود می شود.)

اما مشیت الهی بر آن تعلق گرفته که جهان هستی بر اساس نظم و حساب استوار باشد و کارها بر اساس وسایل و اسباب انجام شوند. امام صادق (ع) فرمود:
«خداوند مضایقه دارد که جریان امور را جز با اسباب برقرار نماید، از این رو برای هر چیزی سببی قرار داده است.»

12. حیات اخروی و نظام نوین
تفاوت قوانین حاکم بر دنیا و قیامت :
یکی از مطالب مهم مربوط به عالم آخرت این است که با وقوع قیامت و انقراض عالم دنیا، تمام امور دنیوی با همه قوانین و مقررات تکوینی و تشریعی اش خاتمه پیدا می کند و سپس به اراده خالق توانا، جهان نوسازی می شود و قوانین مقررات جدیدی بر آن حاکم می گردد. علت این است که مجموع قوانین تکوینی حافظ نظام موجود این عالم است و مجموعه مقررات تشریعی برای هدایت انسان ها در دار تکلیف است و از آنجا که نظام عالم آخرت نظامی کاملاً متفاوت است و نیز بساط تکلیف برچیده می شود، جایی برای این قوانین تکوینی و تشریعی باقی نمی ماند و قوانین تکوینی جدیدی که متناسب با آن عالم است جایگزین می شود، که در اینجا به برخی از این تفاوت ها اشاره می شود:
1. تولد از نطفه یا سر بر آوردن از خاک؛
2. ورود تدریجی یا دفعی به عالم؛
3. تحول و مرگ یا ثبات و بقا؛
4. حیات در برخی چیزها یا همه چیز؛
5. پنهانی یا آشکاری باطن ها (تجسم اعمال و نیات):
آدمی در دنیا خواه دارای کرامت اخلاق باشد یا دیوسیرت، چهره باطنی اش پوشیده است، اما در قیامت باطن ها ظاهر می شود. امام باقر (ع) فرموده است:

«مردم در قیامت باطن ها ظاهر نیت هایشان محشور می شوند.»

در عالم طبیعت انسان تنها موجودی است که دارای دو بعد حیوانی و انسانی است و حق انتخاب با خودش است. عده ای خود را در بعد حیوانی محصور می کنند و راه سقوط را در پیش می گیرند و عده ای با گوش داده به سخن انبیاء، عقل خویش را تقویت می کنند و آن را بر غرایز خود حاکم می سازند و به مدارج عالی انسانیت نایل می شوند. در قیامت، تنها این افرادند که به صورت انسان محشور می شوند؛ ولی گروه اول در قیامت با وضعی محشور می شوند که متناسب با روحیات و ملکات اخلاقی آنان باشند.
13. معاد و جهان بینی های مختلف
جهان بینی های مختلف درباره معاد:
نگرش انسان ها درباره معاد را به سه دسته می توان تقسیم کرد:
1. مادی گراها: کسانی که هستی را مساوی ماده می پندارند، نمی توانند در امر معاد، طرف بحث و گفتگو باشند. لازم است با اینان ابتدا درباره خداوند و اثبات وجود او سخن گفت. آنها چون انسان را پدیده تصادفی طبیعت بی شعور می دانند، نمی توانند عنایتی حکیمانه را برای وجود انسان بپذیرند.
2. مشرکان؛
3. خداپرستان معتقد به معاد؛
- معاد و شبه آکل و مأکول؛
- چرایی ضرورت معاد جسمانی و روحانی؛
- اجتناب ناپذیری معاد و حسرت انسانها:
مردم بخواهند یا نخواهند روز محشر زنده می شوند و باید به تمامی اعمالی که در دنیا مرتکب شده اند، پاسخ گویند. امام باقر (ع) می فرماید:
«از جمله مواعط لقمان به فرزندش این بود که: فرزندم اگر درباره مرگ شک داری، خواب را از خودت دور کن و کاری مکن که هرگز نمی توانی چنین کنی. و اگر در زنده شدن روز قیامت شک داری، بیدار شدن از خواب را از خودت دور کن و کاری کن که پس از خواب هرگز بیدار نشوی و این کار را هم نمی توانی بکنی. اگر در این دو امری که گفتم فکر کنی، می فهمی که نفس و جان تو به دست غیر توست. خواب به منزله مرگ و بیداری پس از خواب به منزله برانگیخته شدن پس از مرگ است.»
وقتی انسانها برانگیخته می شوند چیزی که بر مردم غافل و گناهکار روشن است و آنها را به شدت رنج می دهد، توجه به عمر ناچیز و زود گذر دنیا و مسئولیت عظیمی است که هم اکنون در مقابل تمام اعمال خویش دارند. همه انسانها به خود می آیند اما این آگاهی دیگر تأثیری در سرنوشت آنها ندارد. خودآگاهی مفید آن است که انسان در این دنیا خویشتن را بشناسد و از فرصت زندگی استفاده کند.

14. تجسم اعمال
- تجسم اعمال و نیات:
یکی از تفاوتهای مهم بین جهان قبل و بعد از مرگ، مسأله تجسم و تمثل اعمال است. از آیات و روایات برمی آید که اعمال خوب و بد انسان ها به گونه ای که بر ما مجهول است در عالم برزخ و قیامت مجسم می گردند و صاحب عمل، حقیقت عمل خود را مشاهده می کند، جالب آنکه نه تنها کارهای بدنی و ظاهری بلکه نیت های خوب بد مردم که عمل روحی آنهاست، نیز تجسم می یابند. امام صادق (ع) ضمن حدیث مفصلی فرموده است:
«وقتی مؤمن را در قبرش می گذارند، دری به رویش گشوده می شود و جایگاه خود را در بهشت می بیند و از آن در مردی با چهره زیبا وارد می شود که به آن زیبایی کسی ندیده است و می گوید من عقیده خوب تو هستم که بر آن عقیده بودی و عمل صالح تو هستم که انجام می دادی»
و همین امر در مورد کافر در قالب یک شخص زشت رو محقق می شود. از روایات مختلف چنین استنباط می شود که ظاهراً اغلب اعمال به صورت یکجا بر انسان متمثل می شوند. اما برخی اعمال هم وجود دارند که تمثل مستقل دارند، در مورد دوم مثلاً پیامبر اکرم (ص) فرموده است:

«بهشت زمینی هموار است و «سبحان الله و بحمده» نهالی است که در آن نشانده می شود.»

- شبهه درباره تجسم اعمال؛
- پاسخ به شبهه:
1. دلالت صریح آیات و روایات؛
2. ضرورت توجه به نیت و باطن عمل؛
3. عمل دانستن امور معنوی: شاید کسی سؤال کند که آیا می توان کلمه «عمل» را در مورد امور معنوی مانند ایمان و نیت خالص به کار برد؟ پاسخ این پرسش مثبت است و در سخن اولیای دین بارها به کار رفته است. ابو عمرو زیدی از امام صادق (ع) سؤال کرد:«کدام عمل نزد خداوند افضل است.» فرمود:

«آن عملی که خداوند هیچ عملی را بدون آن قبول نمی کند.»

سؤال کرد: «آن چیست؟» فرمود:

«ایمان به خداوندی که خدایی جز او نیست.»

سؤال کرد: «آیا ایمان مجموع گفتن و عمل است یا گفتن بدون عمل است.» فرمود:

«ایمان تماماً عمل است و گفتن قسمتی از این عمل است.»

سپس فرمود:

«خداوند ایمان را بر تمام جوارح آدمی واجب نموده و هر یک را به وظیفه مخصوص خود موظف ساخته است. آنچه از ایمان بر قلب واجب کرده، اقرار و معرفت و اعتقاد و تسلیم بودن به این است که خدایی جز الله نیست و او تنهاست و شریکی ندارد و اینکه محمد – صلوات خداوند بر او و خاندانش – بنده و رسول خداست و نیز اقرار به هر آنچه که از جانب خداوند فرستاده شده خواه پیامبر باشد یا کتاب آسمانی. این اقرار و معرفت ها واجباتی است که خداوند بر قلب واجب نموده و همین عمل قلب است.»

همچنین اهمیت نیت به قدری است که خداوند عمل را جز با نیت صحیح قبول نمی کند. حضرت علی (ع) فرمود:

«کسی که نیت ندارد، عمل ندارد و کسی که علم ندارد، نیت ندارد.»

اگر امور معنوی مثل ایمان و نیت را هم فرعی عمل بدانیم شبهه کسانی که درباره تجسم اعمال تردید کرده اند پاسخ روشنی می یابد.

15. قرآن کریم و اسامی قیامت
- اسامی قیامت، راهی برای شناخت ابعاد مختلف قیامت:
روز قیامت دارای ابعاد گوناگونی است و یکی از راه هایی که می تواند تا اندازه ای روشنگر پاره ای از ابعاد قیامت باشد، اسم های آن روز در قرآن کریم است که در این گفتار برخی از آنها را مرور می کنیم:
1. روز حق: قرآن کریم می فرماید:

«ذلکَ الیَومُ الحَق»

حق در زبان عربی به معنای متعددی به کار رفته است. به کار رفتن این کلمه در مورد معاد اغلب برای بیان دو معناست: یکی حق به عنی مطابق با واقع و دیگری حق به معنای عدل.
الف. حق به معنای مطابق با واقع؛
ب. حق به معنی عدل؛
2. روز فصل؛
3. روز آشکار شدن رازهای پنهان؛
4. روز حسرت؛
5. روز خسران؛
6. روز مواجهه:
الف. مواجهه مردم با فرشتگان؛
ب. مواجهه مظلوم با ظالم؛
7و8. روز جمع و روز تغابن؛
9. روز بی خاصیت شدن مال و اولاد:
دنیا دار تزاحم است و انسان ها برای آنکه به خواسته های خود برسند، تلاش می کنند به قدرتی دست یابند و مشکلات پیش روی خود را بردارند. قدرت هایی که در دنیا منشأ اثرند، شکل های گوناگونی دارند. برخی از راه محبوبیت اجتماعی وارد می شوند، برخی قدرت علمی را به کار می گیرند، برخی از راه گردآوری ثروت کسب قدرت می کنند و عده ای از حمایت برادران و فرزندان و اقوام خود بهره می جویند. اما در روز قیامت همه اینها بی اثر می شود و حاکم و فرمانروای مطلق، خداوند است و در پیشگاه او نه کسی برای حفظ حقوق خود به قدرت دفاعی نیازمند است و نه کسی به اتکای این قدرت ها می تواند به حقوق دیگران تجاوز کند. برای همین قرآن کریم در وصف این روز فرموده است:

«یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»
«روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمی دهد؛ مگر کسی که دلی پاک نزد خدا بیاورد»

16. قیامت و مواقف حساب
1.دشواری و سنگینی وقوع قیامت:
آدمی وقتی در خواب عمیق است، گاه پس از آنکه به قدر کافی خوابید بیدار می شود و گاه با یک صدای مهیب از خواب می پرد و دچار هیجان و سردرگمی می شود. طبق آیات و روایات، برانگیخته شدن انسانها در قیامت همانند بیدار شدن دوم است. این وضعیت کوبنده در قرآن کریم این گونه تعبیر شده است:

«الْقَارِعَةُ مَا الْقَارِعَةُ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ»
(کوبنده؛ چیست کوبنده؛ و تو چه دانی که کوبنده چیست؛ روزی که مردم چون پروانه های پراکنده گردند).

امام سجاد (ع) فرمود:

«شدیدترین ساعات آدمی سه ساعت است: اول ساعتی که ملک الموت را می بیند، دوم ساعتی که از قبر برمی خیزد و سوم ساعتی که در پیشگاه الهی حضور می یابد و یا رهسپار بهشت می شود یا راهی آتش.»

- علل ترس در روز قیامت:
1. پرونده سیاه اعمال؛
2. از بین رفتن اسباب دنیوی؛
3. عدم هر گونه شفاعت باطل.
- انواع ظلم مورد مؤاخذه؛
- مواقف و سؤال های مختلف در قیامت:
1و 2. عمر و جوانی؛
3.امور مالی؛
4. حب اهل بیت؛
5. رفتار با همسر؛
6. دوست و همنشین؛
7. سایر موجودات: سؤلاتی که در مواقف قیامت پرسیده می شود، منحصر به حقوق انسانها نسبت به یکدیگر نیست، بلکه انسانها در مورد حیوانات و حتی در مورد زمین ها مورد سؤال واقع می شوند. امام علی (ع) فرمود:
«در مورد بندگان خدا و سرزمین هایش تقوا پیشه کنید، چرا که در پیشگاه الهی مسؤول و مورد سؤال هستید. حتی در مورد زمین ها (بقاع) و چارپایان (بهائم)»

در احادیث است که اگر کسی حیوانی را اذیت کند یا صاحب حیوانی، به موقع به حیوان خود آب و غذا ندهد، در روز قیامت مورد مؤاخذه واقع خواهد شد. همچنین در مورد زمین ها، امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود:

«کسی که با داشتن آب و خاک فقیر بماند [و از آن برای کشاورزی استفاده نکند] خداوند او را از رحمت خویش دور می کند.»

17. نامه عمل (قیامت و کیفر ستمکاران)
- قطعی بودن کیفر ستمکاران:
بسیاری از مردم در گذشته و حال تحت تأثیر هوای نفس خود هستند و مرتکب اعمال ظالمانه می شوند و از مجازات فرار می کنند. بی گمان خداوندبه احوال ظالم و مظلوم آگاه است و نمی گذارد حق مظلوم پایمال شود و علاوه بر وضع قوانین در دنیا، معاد را قرار داده که هیچ کس راه فراری از آن ندارد. قرآن کریم می فرماید:

«وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الأَبْصَارُ مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لاَ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء»
(و خدا را از آنچه ستمکاران می کنند غافل مپندار جز این نیست که [کیفر] آنان را برای روزی به تأخیر می اندازد که چشمها در آن خیره می شود؛ شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمی زنند و [از وحشت] دلهایشان تهی است).
- نامه عمل و هدایت تشریعی؛
- ثبت اعمال بعد از مرگ؛
- انواع نامه عمل:
1. نامه عمل فردی؛
2. نامه عمل جمعی؛
3. لوح محفوظ.
- ثبت حقیقت عمل در نامه عمل؛
- نامه عمل خوبان و بدان:
قرآن کریم کتاب اعمال مردم را به اعتبار صاحبان کتاب به دو قسمت تقسیم کرده است. یکی کتاب ابرار، یا کسانی که نامه عملشان را به دست چپشان می دهند. البته قرآن کریم در جایی پس از ذکر اصحاب راست و چپ، از مقربان نام می برد که آنها متمایز از تمام مردم هستند و اینان پیامبران و اولیای خاص الهی اند که معلمین مدرسه انسان سازی و چراغ هدایت انسانها بودند و بدون حسابرسی وارد بهشت می شوند.

18. نیت و ارزیابی عمل
- نیت، معیار تفاوت مؤمن و کافر در اعمال نیک:
یک فرد الهی وقتی کار نیک انجام می دهد، ممکن است مورد تشویق مردم واقع شود. اما حتی اگر از خدماتش تقدیر نشود، دلسرد نمی گردد؛ زیرا به پاداش الهی امیدوار است، اما یک شخص مادی کارهای خوبی که انجام می دهد، فقط برای کسب شهرت و آبروی اجتماعی و توجه مردم است و طبیعی است که چنین کسی در این معامله فقط پاداش مردم را طلب کرده و در آخرت بهره ای ندارد. قرآن کریم می فرماید:

«مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ»
کسی که کشت آخرت را بخواهد برای وی در کشته اش می افزاییم و کسی که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن می دهیم و در آخرین او را نصیبی نیست.
- شرک خفی، انحراف در نیت؛
- خلوص نیت ومراتب آن؛
- وضعیت اخروی دانشمندان مشرک؛
- حبط و تکفیر اعمال:
الف. آفت پذیری اعمال صالح (حبط عمل):
1. شرک به خداوند؛
2. ارتداد از دین حق؛
3. کفر به آیات خدا و روز جزا؛
4. قتل پیامبران و منادیان عدل و قسط؛
5. ممانعت از حق ومخالفت با رسول اکرم (ص)؛
6. هدف قرار دادن دنیا؛
7. حبط اجر صدقه به خاطر منت گذاشتن.
ب. تکفیر سیئات:
1. ایمان آوردن کفار و مشرکان؛
2. شهادت در راه خدا؛
3. اجتناب از گناهان کبیره؛
4. صدقه پنهان برای خدا.
- ثمره حبط و تکفیر در خوف و رجا:
حبط و تکفیر در تعالیم اسلام دو جریان مداومی است که می تواند اوضاع و احوال ما را در پیشگاه الهی تغییر دهد. امید به تکفیر گناهان و ترس از حبط اعمال صالح به افراد با ایمان تعادل روحی می بخشد و آنان را بین خوف و رجا نگه می دارد. اهمیت خوف و رجا به قدری است که امام صادق (ع) فرمود: « از جمله گناهان کبیره، حقوق والدین و یأس از رحمت خدا و ایمن دانستن خود از مکر الهی است.» اعتقاد به حبط و تکفیر، آدم را متذکر این نکته می کند که تا آخرین لحظه حیات دنیا می تواند وضعیت خود را تغییر دهد پس نه به کارهایی که انجام داده مغرور شود و نه اگر گناهی مرتکب شده از بازگشت مایوس گردد.

19. قیامت و حکومت عدل الهی
- شرایط تحقق عدالت در جامعه:
ضرورت زندگی اجتماعی ایجاب می کند که اعضای جامعه آزادی خود را محدود نماید و در راه اقناع غرایز خویش، به حقوق دیگران تجاوز نکنند. نیل به این هدف مبتنی بر سه شرط اساسی است:
1. وجود قانون عادلانه، که در آن مرز حق و باطل مشخص شده باشد.
2. حاکمیت قانون، به نحوی که افراد قدرتمند نتوانند قانون را نقض کنند.
3. مجازات متخلفین، یعنی قضات عالم و عادل و شجاعی بر کرسی قضا مستقر باشند که افراد متخلف را در هر مقامی تحت تعقیب قرار دهند.
- مقایسه برقراری عدالت در دنیا و در آخرت؛
- ویژگی های محکمه عدل الهی؛
1. حاکمیت الهی؛
2. حکم بر اساس عدل؛
3. بی اثر بودن روابط دنیوی؛
4. شاهدان روز جزا و عدم امکان انکار جرم:
الف. شهادت اعضاء و جوارح؛
ب. شاهد بودن قاضی؛
ج. شهود امت ها؛
د. شهادت فرشتگان؛
هـ. شهادت زمین؛
و. شهادت روزها؛
ز. شهادت نعمت ها:
امام علی (ع) فرمود:
«برای نعمتی که در اختیار دارید، همنشین خوبی باشید پیش از آنکه از نزدتان برود زیرا نعمت، خواه ناخواه، زایل می شود و شهادت می دهد که صاحب آن نعمت، درباره آن چه رفتاری داشته است.»

20. امید به رحمت یا حسن ظن به خدا
- عدل و فضل، عامل خوف و رجا:
در روز جزا ظلمی نخواهد بود و هر حکمی یا ناشی از عدل خداوند است یا ناشی از فضل. و عفو الهی. در بحث عدل، محاسبه دقیق عمل مورد نظر است و در زمینه عفو، سخن از تفضل و رحمت الهی است، رحمتی که بقدری گسترده است که شیطان را هم به طمع می اندازد: امام صادق (ع) فرمود: « وقتی روز قیامت فرا می رسد خداوند تبارک و تعالی رحمت خود را آنقدر گسترش می دهد که حتی ابلیس هم به رحمت او طمع می کند » توجه به رحمت و فضل خداوند، انسان مؤمن را به نجات از عذاب امیدوار می سازد، و توجه به عدل الهی عامل خوف از عذاب است. اگر خداوند بخواهد فقط بر اساس عدل رفتار کند، هیچکس از عذاب رهایی نخواهد یافت:

« ولَولا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُم وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَی مِنْکُم مِّنْ اَحَدٍ أبَداً وَلَکِنَّ اللهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاء وَاللهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»
(و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هیچ کس از شما پاک نمی شد ولی [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک می گرداند و خدا[ست که] شنوای داناست)

- اهمیت فضل الهی برای نجات از عذاب و صعود به مراتب عالی؛
- راه کسب شایستگی برای تفضل الهی؛
- خوف و رجا در حسن ظن به خدا:
نکته مهمی که در حسن ظن به خدا باید مورد توجه باشد این است که امید به رحمت نباید باعث خونسردی و غرور مردم شود. به امام صادق (ع) عرض شد که کسانی پیوسته گناه می کنند و می گویند ما به رحمت خدا امیدواریم و همین روال را تا زمان مرگشان ادامه می دهند. فرمود:


«اینها فقط به آرزوهای خود عمل می کنند و دروغ می گویند که به رحمت خداوند امید دارند. کسی که امیر چیزی را داشته باشد آن را طلب می کند و کسی که از چیزی ترسد از آن فرار می کند.»

همچنین فرمود:

«حسن ظن به خدا، آدمی را به حسن عبادت می خواند و انسان مغرور است که به گناه ادامه می دهد و آرزوی مغفرت دارد.»

درواقع حسن ظن صحیح انسان را در مقام خوف و رجا نگه می دارد. امام صادق (ع) فرمود:

«حسن ظن به خداوند این است که جز به خداوند امید نداشته باشی و جز از گناه خویش نترسی.»
21.مکتب پیامبران و ایمان به غیب
- تمایل به محسوس، مانع ایمان به غیب: بشر در این سرای مادی و جهان محدود طبیعت، مجذوب حسّ و محسوسات است و می خواهد تمام اشیاء را از دریچه حس مشاهده کند ...
و همه چیز را به گونه ای لمس نماید از این رو پذیرش امور غیر محسوس برای او بسی دشوار است. تمایل طبیعی بشر به محسوسات، مانع بزرگی در راه پیشرفت مکتب آسمانی پیامبران الهی بوده و نمی گذارد تعالیم سعادت بخش آنان با سرعت گسترش یابد. زیرا برگزیدگان الهی می خواستند مردم را متوجه ماورای طبیعت نمایند ولی آنان خواهان امور محسوس بودند و چیزهایی را که دیدنی یا شنیدنی یا لمس کردنی و خلاصه ملموس باشد، طلب می نمودند. در قرآن شریف آمده است:

ذلِکَ الْکِتابُ لارَیْبَ فیهِ هُدی لِلْمُتَقینَ. اَلَّذینَ یُؤمِنونَ بِالْغَیْبِ.
(این کتاب، که بی شک وحی الهی و کتاب آسمانی است، راهنمای متقیان است. آنان کسانی هستند که به غیب و واقعیت های نامحسوس ایمان دارند.)

- مشاهده غیب ها در قیامت،
- شرک، مهمترین گرفتاری قیامت: نفرین کنندگان، با گفتن کلمه اطعنا به منشأ بدبختی و گرفتاری قیامت خود اشاره می کنند و در واقع می خواهند بگویند: عذابی که هم اکنون دچار آن هستیم، برای اطاعت های ناروای ماست. توضیح مطلب اینکه: در مکتب اسلام، شرک در عبادت دو شاخه دارد. یکی شرک در پرستش است و آن دیگر شرک در اطاعت، و این هر دو در قرآن شریف آمده است. درباره شرک در عبادت به معنی پرستش می فرماید:

قالُوا نَعْبُدُ اَصْناماً فَنَظَلُّ لَها عاکِفینَ.
(قوم ابراهیم گفتند، ما این بتها را می پرستیم و هر روز برای پرستش آن ها مقیم بتخانه ایم.)

و درباره شرک در عبادت به معنی اطاعت می فرماید:

اَلَمْ اَعْهَدْ اَلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ اَنْ لاتَعبُدُوا الشَّیطانَ اِنَهُ لَکُم عَدُوُّ مُبینٌ.
(ای فرزندان آدم، آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را عبادت ننمایید که او دشمن آشکار شماست.)

آشکار است که مراد از عبادت در این آیه اطاعت است نه پرستش.

22. کلمه توحید و رستگاری
- توحید مهم ترین عامل رستگاری در آخرت: به موجب آیات قرآن شریف و روایات اولیای اسلام، در عالم آخرت نیز هیچ بک از عوامل سعادت و نجات مانند ایمان به خدا و یکتاپرستی در سعادت و رستگاری انسان ها مؤثر نیست و نمی تواند موجبات نجاتشان را فراهم آورد، آنان را از مواقف قیامت به سلامت بگذارند و در بهشت جاودان مستقرشان سازد. همچنین در عرصه قیامت هیچ یک از عوامل بدبختی و شقاوت، مانند نفی باری تعالی و شرک به خدا موجب گرفتاری بشر نیست و نمی تواند افراد را به تباهی و سقوط نهایی بکشاند و به عذاب ابدی دوزخ گرفتارشان نماید. بزرگترین کوشش انبیای الهی در ادوار مختلف آن بود که به وسیله به کار گرفتن اندیشه و خرد، با شرک مبارزه کنند، بت و بت پرستی را به هر شکل که باشد براندازند، مدعیان الوهیت را سرکوب کنند، مردم را مؤمن بار آورند و آنان را از بردگی و بندگی غیر خدا آزاد سازند. در حدیث است که پیامبر گرامی در اوایل دعوت به مردم می فرمود: ای مردم، لا إله إلا الله بگویید تا رستگار شوید.
شرایط پذیرش کلمه توحید:
1. داشتن اخلاص و تأثیر در عمل؛
2. ترجیح دین بر دنیا؛
3.معرفت و محبت به امام: یکی دیگر از شرایط کلمه توحید برای امت اسلام و پیروان نبی گرامی، معرفت امام و حب اهل بیت (علیهم السلام) است. موقعی که حضرت رضا (ع) به نیشابور رسید و می خواست از آنجا عبور کند، اصحاب حدیث در اطرافش گرد آمدند و از ایشان طلب حدیث کردند. امام (ع) در محمل نشسته بود. سر از محمل بیرون آورد و فرمود:

«از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که او از پدرش جعفر بن محمد شنیده و او نیز از پدرش و جدش تا علی (ع) که فرمود: از رسول گرامی شنیدم که فرمود: از جبرئیل شنیدم که می گفت: که از حضرت باری تعالی عز و جلّ شنیدم که فرمود: لا إله إلا الله قلعه من است و آن کس که در قلعه من وارد شود از عذاب من ایمنی خواهد داشت.»

پس از آنکه مرکب حامل محمل حرکت نمود ما را ندا داد که: «البته کلمه توحید شروطی دارد و من از شروط آن هستم.»

23. قیامت یا روز حساب
- روی حساب بودن نظام عالم: تمام اجرام کیهانی و همه اجزای این جهان با عظمت، به مشیّت خداوند دانا و توانا با اندازه گیری های حکیمانه بنیان گذاری گردیده و بر اساس محاسبه آفریده شده است. مثلاً بدن انسان که از جمله آفریده های خالق جهان است بر اساس محاسبه و اندازه گیر ی های حکیمانه پایه گذاری شده است و بیماری یا ناتوانی یک انسان، عبارت از بر هم خوردن تعادل طبیعی و ناموزون شدن قسمت هایی از بدن است. حجم اجرام بزرگ و کوچک سماوی، فواصل اجرام با یکدیگر، حرکات هر یک از آن ها در مدار خود، و وضع و محاذات مجموعه آن ها با یکدیگر در فضای بی کران عالم طبیعت، همه حساب شده و متوازن است. قرآن شریف درباره آفتاب و ماه فرموده:

اَلشَمْسُ وَالقَمَرُ بِحُسْبانٍ
(جریان خورشید و ماه بر اساس محاسبه است.)
- نحوه محاسبه از نیّات انسان ها؛
- افراد مورد محاسبه در قیامت؛
- افراد بدون محاسبه در قیامت؛
1. مقربان؛
2. مشرکان و ائمه کفر؛
3. موارد خاص.
- ضرورت محاسبه نفس برای تسهیل حسابرسی اخروی؛
- کیفیت رسیدگی به حساب خلق:
1. محاسبه سهل گیرانه؛
2. محاسبه سخت گیرانه.
- مهمترین مسأله مورد حسابرسی در قیامت؛ ظلم به دیگران: مهمترین موضوعی که در عرصه قیامت مورد بازخواست واقع می شود و افراد را برای حل و فصل آن در موقف نگاه می دارند، مسأله ظلم و رسیدگی به حساب ستمکاران و ستمدیدگان است. امام علی (ع) می گوید:

قسم به خدا اگر شبی را تا صبح روی خارهای تیز و برنده بیدار بمانم یا با غل و زنجیرم ببندند و روی همان خارهایم بکشند، برای من بهتر و قابل تحمل تر است از اینکه روز قیامت، خدا و رسولش را ملاقات نمایم با پرونده ای که حاکی از ظلم من نسبت به بعضی از بندگان خدا باشد یا از تصرف غاصبانه من در چیزی از اموال مردم حکایت نماید.

24. میزان در نظام تکوین و تشریع و قیامت
- معنای وزن و میزان: وزن، در لغت بمعنی شناخت قدر و اندازه اشیاء است و میزان، وسیله اندازه گیری آن هاست. با توجه به اینکه چیزهای قابل اندازه گیری و توزین با هم متفاوتند، قهراً وسایل اندازه گیری آن ها نیز متفاوت خواهد بود، ولی تمام وسایل از جهت تعیین مقدار با هم مشترکند و همه آنها میزان خوانده می شوند. بنابراین ترازو و باسکول در سنگینی، ذرع و متر در مساحت، طراز و شاقول در ساختمان، درجه تب و دستگاه فشار خون در طبّ، عقربه های ولت متر و آمپر متر در برق، عقربه های بنزین و سرعت در اتومبیل و دیگر وسایل سنجش در چیزهای دیگر، همه میزانند.
- میزان در نظام تکوین؛
- میزان در نظام تشریع؛
- میزان در قیامت؛
- میزان در دنیا و آخرت.
- توجه به ابعاد مختلف عمل هنگام وزن کردن آن:
1. خلوص؛
2. عقل؛
3. علم: سومین عاملی که روز جزا در توزین حسنات مردم مؤثر است، وزن و قدر عمل را بالا می برد و به کفه میزان صاحب عمل سنگینی می بخشد، بُعد علم است. امام صادق (ع) فرموده:

یک رکعت نمازی که فقیه عالم به جا می آورد، افضل و برتر از هفتاد هزار رکعت نماز عابد است.

و نیز از آن حضرت است که فرمود:

چون روز قیامت فرا رسد، عالم و عابد به امر الهی برانگیخته می شوند. وقتی هر دو در پیشگاه الهی حضور یافتند، به عابد گفته می شود به بهشت برو و به عالم گفته می شود به مقدار حُسن تأدیبت از مردم شفاعت نما.

25.حشر پاکان و ناپاکان
- تفاوت کیفیت حشر انسان ها: کیفیت حشر خلایق در روز جزا یکسان نیست و مردم با ظواهری متفاوت وارد عرصه قیامت می شوند. این تفاوت ظاهری، روشنگر درستی و نادرستی عقاید و معرف خوب و بد اعمال آنان است و بر اساس همین تفاوت، پیش از آنکه محاسبه انجام شود و سرنوشت افراد تعیین گردد، مردم تا اندازه ای به وضع واقعی خود و دگران پی می برند.
الف. حشر متقین:
1. ورود با احترام؛
2. نور داشتن؛
3. چهره نورانی داشتن.
ب. حشر گناهکاران و مشرکان؛
- حسابرسی مایه اضطراب و امید؛
- اقسام گناهان از نظر قابلیت بخشش:
1. گناه نابخشودنی:
2. گناهان قابل بخشش:
الف. حق الله؛
ب. حق الناس:
- نحوه استیفای حق الناس؛
- چگونگی عفو خداوند در حق الناس؛
- شرط مشیت الهی در عفو، مانع غرور مؤمنان: برای آنکه امید به عفو و بخشش الهی مایه غرور و خودسری افراد با ایمان نشود، خداوند حکیم آمرزش گناهان را به طور مطلق به مردم وعده نداده است، بلکه در صریح کتاب مجید مغفرت گناهان را به مشیت خود معلق فرموده و خاطر نشان ساخته است که مغفرتش نصیب کسانی می گردد که خداوند خواسته باشد. ما نمی دانیم مشیت الهی در عفو گناهان شامل چه گروهی می شود و چه گروهی را شامل نمی گردد و همین امر مانع می شود که انسان ها امید بیهوده پیدا کنند و به امید عفو، به انجام گناهان بپردازند.

26.صراط دنیا و صراط آخرت
- معنی صراط: صراط و سبیل به معنی راه رسیدن به مقصد و هدف است، با این تفاوت که صراط اغلب در مورد راه های خیر و سعادت بخش به کار برده می شود و از آن به صراط مستقیم تعبیر می نمایند و سبیل دارای معنی وسیعتری است. راغب در مفردات می گوید: کلمه سبیل درباره هر چیزی که وسیله رسیدن به چیز دیگر است به کار می رود. خواه آن شیء مورد نظر خیر باشد یا شر.
- صراط اجباری و اختیاری؛
- صراط آخرت، باطن صراط دنیا؛
- پیروی از امام، صراط در دنیا؛
- دشواری عبور از صراط؛
- شرایط عبور از صراط؛
- انواع عبور از صراط؛
- انسانیت، صراط الهی؛
- امکان سرعت گرفتن در عبور از صراط: افراد با ایمانی که در دنیا صراط مستقیم الهی را به درستی پیموده و مقررات دینی را در جمیع شؤون رعایت نموده اند، از صراط قیامت به سلامت می گذرند. ولی به موجب بعضی از روایات پاره ای از اعمال خوب در شرع مقدس آنقدر پرارزش و مهم شناخته شده که خداوند عامل آن عمل را در گذشتن از صراط یاری می دهد و از سختی ها و مشکلاتش می رهاند. امام سجاد (ع) فرموده است:
هر کس از برادر خود عقده غمی را بگشاید و او را از غصه برهاند، خداوند اندوه قیامت را ره هر مقدار که باشد بر وی می گشاید و هر کس برادر مظلوم خود را در دفع ظلم ظالم یاری نماید، خداوند او را در عبور از صراط و موقع لغزش قدم ها یاری می فرماید.

27. شفاعت در نظام تکوین و تشریع و روز جزا
- شبهه در شفاعت: به موجب آیات متعددی که در قرآن شریف آمده و همچنین طبق روایات بسیاری که عامه و خاصه از اولیای گرامی اسلام نقل نموده اند، شفاعت پیامبران خدا و ائمه معصومین (ع) و دیگر پاکان و نیکان که از طرف حضرت باری تعالی مجاز در شفاعتند، یکی از مسائل حتمی و قطعی روز جزاست. با این حال ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب از دو آیه که در قرآن سریف آمده، برداشت نادرست نموده و شفاعت خواهی را شرک به خدا پنداشته اند و بر اثر این خطای فکری بین مسلمانان اختلاف کلمه ایجاد نموده اند. آن دو آیه این است:
1.
أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّهِ زُلْفَی إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ.
(آگاه باشید که دین خالص و منزه از شرک برای خداوند است و آنانکه غیر خدا را به ولایت گرفته اند و می گویند آن ها را نمی پرستیم مگر از آن جهت که هر چه بیشتر و بهتر ما را به خدا نزدیک نمایند، خداوند درباره آنان و روشی که مایه اختلافشان گردیده حکم خواهد نمود.)

2.
وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَـؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ.
(مشرکین، جز خداوند موجوداتی را پرستش می کنند که نمی توانند به آنان سود و زیانی برسانند و می گویند این بت ها در پیشگاه الهی شفعای ما هستند.)

- پاسخ شبهه بر اساس تفکیک شفاعت خواهی مشروع و غیرمشروع:
الف. چیستی شفاعت؛
ب. تعیین محل نزاع؛
ج. ربوبیت خداوند در تمام شؤون عالم؛
د. چگونگی شفاعت در نظام عالم؛
هـ. شفاعت فقط به اذن خداوند.
- بیان چند مثال:
1. شفاعت در رزق؛
2. شفاعت در یاری؛
3. شفاعت در هدایت؛
4. شفاعت مغفرت.
- شرط شفاعت پیامبران؛
- شفاعت قرآن؛
- مشمولان شفاعت پیامبر؛
- سایر شفیعان قیامت: به موجب روایات، گروه شهیدان و همچنین افراد با ایمان و درستکار با اجازه خداوند در عرصه قیامت از گنهکاران شفاعت می نمایند. رسول اکرم (ص) فرمود:

سه گروه نزد پروردگار شفاعت می کنند و شفاعتشان پذیرفته می شود. اول پیامبران، دوم علما و سوم شهدای راه خدا.

28. بهشت و دوزخ
- موجود بودن بهشت و جهنم: از جمله مسائل بسیار پیچیده و سؤال برانگیز در بحث معاد، مسأله بهشت و دوزخ است. یکی از سؤالاتی که گاه مطرح می شود این است که آیا بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده و در عالم هستی وجود دارند یا آنکه در عالم آخرت آفریده می شوند؟ در صورت مخلوق بودن آیا هم اکنون با تمام مزایا و خصوصیاتی که در عالم آخرت خواهند داشت، وجود دارند یا آنکه قبل از قیام قیامت واجد مرتبه ای از هستی هستند و در عالم آخرت مانند سایر موجودات به کمال نهایی خود می رسند؟
پاسخ سؤال این است که به موجب بعضی از روایات که از اولیای گرامی اسلام رسیده، بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده و موجودند. عبدالسلام بن صالح هروی می گوید: از حضرت علی بن موسی الرضا (ع) درباره بهشت و دوزخ پرسش نمودم که آیا این دو امروزه آفریده شده و مخلوقند؟ در پاسخ فرمود:

بلی، رسول گرامی (ص) در معراج داخل بهشت شده و دوزخ را نیز دیده است.

عرض کردم: کسانی می گویند بهشت و دوزخ دو امر مقدر هستند تا کنون آفریده نشده اند. فرمود:

گویندگان این سخن از ما نیستند و ما هم از آنان نیستیم. کسی که خلقت بهشت و دوزخ را انکار نماید پیامبر اسلام و ما را تکذیب نموده است.

- اوصاف بهشت و جهنم:
1. گستردگی و وسعت؛
2. بهشت تفضل است و دوزخ استحقاق؛
3. غیرقابل وصف بودن لذات و آلام؛
4. صاحب درک بودن بهشت و جهنم؛
5.فعلیت نهایی خیر و شر هر کس: مردم از این جهت که آزاد آفریده شده اند میتـوانند دوران عمر خود را به پاکی بگذرانند، مسیر سعادت را طی کنند و به گروه بهشتیان بپیوندند و می توانند راه ناپاکی در پیش گیرند، به انحراف و شقاوت گرایش یابند و در صف جهنمیان محشور شوند. بنابراین هر انسانی در دنیا از جهت قابلیت واستعداد واجد دو بُعد و دارای دو زمینه است. یکی سعادت و آن دیگر شقاوت. با توجه به اینکه آخرت هر انسانی بازتاب دنیای خود اوست، این دو موضع و موقعیت در آنجا برای او نیز خواهد بود. با این تفاوت که یکی از آن دو بر اثر اعمالی که در دنیا انجام داده به فعلیت رسیده و تحقق یافته است و آن دیگر دورنمایی است از استعداد و قابلیت. جالب آنکه به موجب روایات عامه و خاصه هر کس در آخرت بر اثر اعمال دنیای خود به یکی از دو موضع ثواب یا عقاب دست یابد، موضع دیگرش را که شأن قابلیتش بوده به وی ارائه می دهند و همین امر در روان او اثری بسیار عمیق می گذارد. رسول اکرم (ص) فرمود:

هر فردی از اهل آتش جایگاه خود را در بهشت می بیند. افسوس می خورد و می گوید ای کاش هدایت می یافتم و در دنیا راه حق می پیمودم. هر فرد بهشتی نیز جایگاه خود را در آتش مشاهده می کند حمد خدا می گوید و شکر نعمت به جای می آورد.

29.بهشتیان و دوزخیان
- ویژگی زندگی بهشتیان و جهنمیان: زندگی اهل بهشت و دوزخ در علم آخرت دارای مزایا و خصایصی است که با حیات موقت و زودگذر دنیا تفاوت بسیاری دارد. برخی از این تفاوت ها عبارتند از:
1. فنا ناپذیری؛
- نکته.
2. سنخیت بهشتیان و جهنمیان با بهشت و جهنم؛
3. تفاوت درجات بین خود بهشتیان و جهنمیان؛
4. مکالمه بین بهشتیان و جهنمیان؛
5. بهشتیان غرق رحمت و دوزخیان غرق در عذاب؛
6.دوستی بهشتیان و دشمنی دوزخیان: از جمله نعمت هایی که بهشتیان از آن برخوردارند و زندگی بهشت را بر آنان هر چه بیشتر گوارا و مطبوع می سازد، صفای ضمیر و مهر و محبتی است که به یکدیگر دارند، و از جمله مصائبی که دوزخیان گرفتار آن هستند و عذاب روحی آنان را تشدید می کند، دشمنی و خصومتی است که نسبت به هم ابراز می نمایند. قرآن شریف درباره پاک دلی و برادری بهشتیان فرموده است:

وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ.
(از قلوب بهشتیان ریشه های دشمنی و عداوت را بر کنده ایم. اینان همچون برادر با یکدیگر برخورد می کنند و در مجالس سرور و شادمانی رو در روی هم قرار می گیرند.)

و راجع به دوزخیان و خصومت و دشمنی آنان با یکدیگر آمده است:

اِنَّ ذالِکَ لَحَقٌّ تخاصُمُ اَهْلِ النّارِ.
(بی گمان این امری است واقع شدنی و تحقق پذیر که دوزخیان با یکدیگر خصومت و دشمنی می کنند.)

و نیز می فرماید:

کَلَّما دَخَلَتْ اُمَّةٌ لَعَنَتْ اُختَها.
(هر گروهی که از دوزخیان وارد جهنم می شوند، گروه دیگری را که قبل از آن وارد شده اند لعنت می کنند.)
30.تهیه زاد برای سفر آخرت
- اهمیت زاد برای معاد: کلمه زاد در لغت عرب به معنی توشه مسافر است. کسی که عازم سفر می شود و می خواهد راه درازی را بپیماید، قبل از حرکت، زاد و توشه تهیه می کند تا بین راه دچار سختی و مضیقه نشود. اولیای گرامی اسلام برای آنکه مردم را وادارند که در دنیا به فکر آخرت خویش باشند، مکرر در کلمات خود از زاد سخن گفته اند تا به مردم بفهمانند انسان ها در این عالم مانند مسافرند، باید از منزل موقت جهان دل برگیرند و رهسپار آخرت شوند. امام علی (ع) فرموده است:

در دنیا از دنیا توشه بردارید تا فردا از آن بهره گیرید و خویشتن را از خطرات برهانید.

- زادهای آخرت:
1. تقوا:
2. سایر اعمال نیک.
- زادهای نامناسب برای آخرت؛
- ضرورت اندیشیدن درباره وضع خود در آخرت: کسانی که به عالم بعد از مرگ می اندیشند و به سعادت و سلامت فردای خود علاقه دارند، باید همواره متوجه اعمال امروز خویشتن باشند و ببینند از منزل گذران این جهان برای جهان بعد چه توشه ای برمی دارند. قرآن شریف می فرماید:

یآاَیُّها الَّذین اَمَنُوا اتَّقوا اللهَ وَلتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَتْ لَغَدٍ وَاتَّقوا اللهَ اِنَّ اللهَ خَبیرٌ بما تَعمَلُونَ.
(ای کسانی که ایمان آورده آید، از عذاب الهی پروا داشته باشید و الیته هر یک از شما در پرونده عمل خود نظر افکند و ببیند برای فردای خویش چه فرستاده و پیش از آنکه این جهان را ترک گوید چه توشه ای از دنیا برای سفر آخرت خود برگرفته است. راه تقوا و پاکی را در پیش گیرید و بدانید خداوند از تمام اعمالی که انجام می دهید آگاه است.)

خداوند در این آیه از مؤمنین اکیداً خواسته است که ببینند که برای فردای خود چه فرستاده اند. واضح استکه مقصود از این دیدن، یک نگاه سطحی و ساده نیست، بلکه مقصود بررسی عمیق و بینش آگاهانه است.

 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۵ساعت 23:25  توسط سید احمد طباطباييان  | 
  بالا