اسیران خاک
|
||
مطالب این وبلاگ کاملا از منابع مختلف است و حقیر هیچ از خود ننوشته ام |
ریشه ترس را یکى از دو چیز تشکیل مىدهد:
1 - بسیارى از مردم مرگ را به معناى فنا و نیستى و نابودى تفسیر مىکنند. بدیهى است که انسان از فنا و نیستى وحشت دارد. اگر انسان مرگ را به این معنا تفسیر کند، حتماً از آن گریزان خواهد بود. از این رو حتى در بهترین حالات زندگى، فکر مرگ، شهد زندگى را در کام او زهر مىکند و همیشه از این نظر نگران و ناراحت است.
2 - افرادى که مرگ را پایان زندگى نمىدانند، ولى به خاطر اعمال ناپسند و کارىهاى خلاف خود از مرگ مىترسند و از آن وحشت دارند، زیرا مرگ را آغاز رسیدن به نتایج شوم اعمال خود مىبینند. بنابراین براى فرار از محاسبه الهى و کیفر اعمال میل دارند هر چه بیش تر مرگ را عقب بیندازند. در نتیجه اگر انسان ایمان به جهان آخرت داشته باشد و از اعمال زشت و معاصى دورى کند و وظایف دینى را انجام دهد و اگر مرتکب گناه شد، توبه کند و روحش را از آلودگى گناه پاک نماید، ترس و وحشت از مردن نخواهد داشت.
![]() |