اسیران خاک
|
||
مطالب این وبلاگ کاملا از منابع مختلف است و حقیر هیچ از خود ننوشته ام |
عالم برزخ فوایدی دارد که یکی از آنها جبران اعمالی است که از انسان فوت شده اگر کسی مدیون خدا و خلق باشد میتواند وصیت کند تا ورثه انجام دهند و از این طریق رفع عقاب از متوفی خواهد شد
در مورد فلسفه وجود عالم برزخ و ضرورت آن چند نکته وجود دارد:
1- انسان تا دوران تکامل برزخ را سپری نکند ورود به عالم دیگر برای او میسر نمیشود آدمی برای نیل به بهشت و جهنم ابدی باید شرایط برزخی را بگذراند تا در سایه تکامل ذاتی و جوهری جسم و روح مناسب با ابدیت را احراز نماید.
ریشه ترس را یکى از دو چیز تشکیل مىدهد:
1 - بسیارى از مردم مرگ را به معناى فنا و نیستى و نابودى تفسیر مىکنند. بدیهى است که انسان از فنا و نیستى وحشت دارد. اگر انسان مرگ را به این معنا تفسیر کند، حتماً از آن گریزان خواهد بود. از این رو حتى در بهترین حالات زندگى، فکر مرگ، شهد زندگى را در کام او زهر مىکند و همیشه از این نظر نگران و ناراحت است.
2 - افرادى که مرگ را پایان زندگى نمىدانند، ولى به خاطر اعمال ناپسند و کارىهاى خلاف خود از مرگ مىترسند و از آن وحشت دارند، زیرا مرگ را آغاز رسیدن به نتایج شوم اعمال خود مىبینند. بنابراین براى فرار از محاسبه الهى و کیفر اعمال میل دارند هر چه بیش تر مرگ را عقب بیندازند. در نتیجه اگر انسان ایمان به جهان آخرت داشته باشد و از اعمال زشت و معاصى دورى کند و وظایف دینى را انجام دهد و اگر مرتکب گناه شد، توبه کند و روحش را از آلودگى گناه پاک نماید، ترس و وحشت از مردن نخواهد داشت.
بنابر آموزه های اسلامی نام روزی است که تمام انسان ها به خواست الهی برای محاسبه اعمالی که در دنیا انجام داده اند در پیشگاه الهی جمع می شوند. پیش از این روز وقایعی شگفت در زمین و آسمان روی می دهد که به اشراط الساعه معروف است. قرآن و روایات تاکید دارند که زمان قیامت، بر کسی جز خدا معلوم نیست.
برای محاسبه اعمال انسان، علاوه بر اعمالی که به صورت مُجَسَّم و عینی در پیش چشم او قرار دارد، نامه اعمال انسان که تمام اعمال انسان در آن ضبط شده به او داده می شود. کسی که نامه اعمالش به دست چپش داده شود، اهل دوزخ است و آنکه نامه اعمالش به دست راستش داده می شود، یعنی نیکوکار بوده و اهل بهشت و رستگاری است. گواهانی نیز که شاهد اعمال انسان بوده اند برای شهادت دادن وجود دارند.
علی رضا نوشهری
باور به قیامت در سبک زندگی انسان بسیار تعیینکننده است و شاید نتوان هیچ باور و اعتقادی را تا این اندازه در تغییر رفتار آدمی شناسایی کرد. از همین رو در آموزههای قرآنی و سخنان پیشوایان دین به مسئله قیامت و حسابرسی آن بسیار توجه داده شده است. نویسنده در این مطلب دیدگاه امام سجاد (ع) در این باره را تبیین کرده است.
نقش عقیده به معاد
در سبک زندگی و رفتارها
روان شناسی که به رفتارشناسی براساس شخصیت میپردازد و ضمن شناسایی شخصیت از راه رفتارها بر آن است تا تعادل روانی و عدم تعادل آن را بررسی کرده و پیش بینی رفتار کند و اختلالات رفتاری را درمان نماید، به این نکته مهم توجه میدهد که رفتارها بازتابی از نگرشها و بینشها است. به این معنا که آنچه شخصیت آدمی را میسازد، هستی شناسی، جهان بینی و نگرشهای شخص نسبت به آن است
چکیده
باور معاد، داراي تأثيرات ارزندة فراواني در حيطه زندگي فردي و اجتماعي انسان و از مهمترین مؤلفههاي تربيت ديني جامعه است؛ پيرايش افراد بشر از رذايل اخلاقي و آراستن آنان به فضايل انساني، تقويت عبوديت و پیشگیری از معصيت از اثرات اين اعتقاد است؛ در يك جمله ميتوان گفت: قویترین و مؤثرترين وسيله براي هدايت و نجات جامعة معاصر از منجلاب فساد، چيزي جز نهادينه كردن باور به معاد نیست. اين مقاله درصدد است تا روشهایی را از دو منبع گرانبها و نوراني قرآن كريم و سيره نوراني حضرات معصومين علیهمالسلام، استخراج و استنباط نمايد
عقیده صحیح در مورد معاد آن است که آن هم روحانی و هم جسمانی است .در این میان نظرات دیگری نیز وجود دارد .هم چنین در کیفیت معاد جسمانی نیز اختلاف نظر وجود دارد.
مرحوم علامه مجلسى مىگوید: معاد جسمانى از امورى است که همه صاحبان ادیان در آن اتفاق نظر دارند و از ضروریات دین محسوب مىشود و منکران آن از زمره مسلمین خارجند، آیات کریمه قرآن در این زمینه صراحت دارد و قابل تأویل نیست و اخبار در این زمینه متواتر است و قابل انکار نمىباشد.(1)
اینان مىگویند: درست است که کانون پاداش و کیفر و لذّت و ألم، روح است، ولى ما می دانیم که روح، بسیارى از لذّتها و آلام را از طریق چسم دریافت مىکند. بنابراین، باید معاد جسمانى باشد همان طور که ظاهر آیات و روایات بر همین امر دلالت دارد آیاتى از قبیل:
1- «أیحسب الانسان أن لن نجمع عظامه بلى قادرین على ان نسوّى بنانه؛
بر اساس آیات قرآنی میتوان گفت که انسانها در همان سنی که از دنیا رفته اند، محشور میشوند هر چند آیات قر آن به طور کلی و نه به صورت صریح به این مطلب اشاره کرده است، اما با انضمام احادیث میتوان صحت این ادعا را تصدیق کرد.
برخی از این آیات قرآنی که به این موضوع شاره میکنند:
وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ (سوره حج، آیه ۷)
و اینکه قیامت آمدنی است، هیچ شکی در آن نیست، و اینکه خدا کسانی را که در گورهایند، برمی انگیزد.
منظور از این آیه این است که انسانها با همان بدن و همان سنی که از دنیا رفته اند محشور میشوند. (زندگی جاوید، استاد مطهری)
وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلی رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ (سوره یس، آیه ۵۱)
بار دیگر در صور دمیده میشود، ناگهان همه آنها از قبرها بیرون آمده، شتابان به سوی دادگاه پروردگارشان رهسپار میشوند.
فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْمًا یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیبًا (سوره مزمل، آیه ۱۷)
اگر امروز کفر بورزید، پس چگونه خود را [از عذاب]روزی که کودکان را پیر میکند، حفظ مینمایید؟!
📝چه کسی از آن دنیا خبر آورده است؟
💢در روایت است از قول حضرت علی(ع) که روح مومنین به وادی السلام منتقل می شود در هر کجای دنیا که فوت کرده باشند و این وادی السلام قطعه ای از زمین بهشت است که در نجف اشرف است و روایت است که ارواح غیرمومنین و کفار طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام) به بیابانی که در پشت یمن است و برهوت نامیده می شود، منتقل می شوند که آب آن بدترین آب است و در این بیابان فقط مارهای سیاه و جغدها زندگی می کنند.
اگر ما به جهان آفرینش نظری بیفکنیم مشاهده می کنیم که سراسرجهان به طور یک پارچه در حرکت است ; حرکتی صعودی و تکاملی به سوی هدف. در میان این موجودات عالم انسان هم، چنین سیری را درپیش دارد. این حرکت از آغاز تشکیل نطفه شروع شده و با ملاقات پروردگار به اوج خود می رسد.
خدا در آیه ای از قرآن به این مطلب اشاره فرموده است: «یاایهاالانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه; ای انسان حقا که توبه سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد.»
انسان در این سیر به ملاقات خدا می رسد خدای تعالی در جایی می فرماید: شک و شبهه نکنید و بدانید «واعلموا انکم ملاقوه »
همه شما انسان ها به ملاقات پروردگار نائل می شوید. باز در جای دیگر می فرماید: آن هایی که ملاقات پروردگار را تکذیب می کنند،آن ها راه یافتگان نیستند، راهشان را پیدا نکرده اند. حال این ملاقات پروردگار چیست؟
نویسنده آقای سید یحیی یثربی
واژة مرگ، مانند کلمة زندگی، هستی و پیدایش، مفهوم روشن و عامی دارد که بر کسی پوشیده نیست. اما در آن سوی این مفهوم همگانی و روشن، چیزی قرار دارد که شاید هرگز برای کسی درست و دقیق معلوم نگردد و شناخته نشود. علی7 در اسرار و رموز مرگ میفرمایند:
«أیها الناس، کل امری لاق ما یفر منه فی فراره؛ والأجل مساق النفس، والهرب منه موافاته. کم اطردت الأیام أبحثها عن مکنون هذا الأمر فأبی ا اًلا اًخفأه. هیهات! علم محزون!»(1)
«هر که از مرگ بگریزد، در همین فرارش با مرگ روبرو خواهد شد! چرا که اجل در کمین جان است و سرانجام گریزها، هم آغوشی با آن است! وه که چه روزگارانی در پی گشودن راز مرگ بودم! اما خواست خدا این بود که این اسرار همچنان فاش نشوند! هیهات! چه دانشی سر به مهر!».
![]() |