اسیران خاک
|
||
مطالب این وبلاگ کاملا از منابع مختلف است و حقیر هیچ از خود ننوشته ام |
ترس از مرگ، یکی از رایجترین نوع ترس در انسانهاست. ترس معقول از مرگ، یک راهکار مناسب است که باعث حفظ امنیت جانی ما میشود و ما را از خطرات دور میکند. ترس از مرگ یک پاسخ برای حفظ بقا است که باعث میشود در هنگام قرارگرفتن در موقعیتها یا انجام کارهای خطرناک، خطر مرگ را احساس کنیم. بهطور مثال ترس از مرگ باعث میشود هنگامیکه در نزدیکی لبهی صخرهها و پرتگاههای بلند قرار بگیریم به جلوتر حرکت نکنیم و یا هنگامیکه دریا طوفانی است در آن شنا نکنیم. اما ترس از مرگ همیشه سودمند نیست. این نوع ترس در چنین مواردی باعث میشود که در ذهن افراد بهصورت وسواسگونه رخنه کند و درحالیکه فرد در هیچگونه خطری نسبت به وقوع مرگ قرار ندارد، اما بهطور مداوم به آن فکر کند و از آن بترسد.
ترس وسواسی از مرگ باعث شده است که برخی از بزرگترین روانشناسان تاریخ به بررسی عوامل آن بپردازند. «زیگموند فروید» (Sigmund Freud) معتقد بود که ترس غیرمنطقی از مرگ ریشه در دوران کودکی فرد دارد که در آن کودک در مواجهه با اتفاقاتی غیرمعمول و متضاد نسبت به آگاهی دوران کودکیاش قرار گرفته است. بعدها روانشناسانی مانند «رولو می» (Rollo May) و «ویکتور فرانکل» (Viktor Frankl) پیوندی بین فقدان
![]() |